معنی سروها درباد

حل جدول

سروها درباد

اثری از محمود ستایش


سروها در باد

اثری از محمود ستایش


اثری از محمود ستایش

سروها درباد

سروها در باد


فیلمی از رهبر قنبری

روییدن درباد


فیلمی با بازی امید زندگانی

آژانس ازدواج، بمب خنده، پسران آجری، روییدن درباد، فراری، مقلد شیطان


فیلمی با بازی آزیتاحاجیان

تاکسی نارنجی، آینه های نشکن، کیمیا و خاک، دل شکسته، خواب زمستانی، دیوار، محیا، باغ فردوس پنج بعدازظهر، شمعی درباد، معادله، موج مرده، روبان قرمز، ابروآفتاب، آدم برفی، راه افتخار، راز گل شب بو، هنرپیشه، اوینار، سفرجادویی، دزدعروسکها


فیلمی با بازی بهرام رادان

آبی، آدمکش، آواز قو، ازدواج صورتی، بی پولی، پل چوبی، تردید، تقاطع، تهران 1500، چهارانگشتی، حکم، خون بازی، راه آبی ابریشم، رز زرد، زادبوم ‏، ساقی، سربازهای جمعه، سنتوری، شمعی درباد، شور عشق، طلوع تاریک، عطش، کارناوال مرگ، کنعان، گاوخونی، گیلانه، نقطه بی بازگشت، یکی از ما دونفر


فیلمی با بازی شهاب حسینی

حوض نقاشی، یکی می خواد باهات حرف بزنه، من و زیبا، کابوس، آفریقا، جدایی نادر از سیمین، سوت پایان، برف روی شیروانی داغ، دل شکسته، پرسه در مه، حوالی اتوبان، تعبیرخواب، درباره الی، آناهیتا، سوپراستار، ناشناس، محیا، پرچم های قلعه کاوه، ایستگاه بهشت، تنگنا، بچه های ابدی، غیرمنتظره، باغ آلوچه، پیشنهاد 50 میلیونی، قتل آن لاین، گرداب، الهه زیگورات، زهر عسل، شمعی درباد، این زن حرف نمی زند، واکنش پنجم، آدمک ها، رخساره


فیلمی با بازی فریبرز عرب نیا

فرارمرگبار، آهوی وحشی، وصل نیکان، مسافران، خسوف، من زمین را دوست دارم، مرد پنجم، کاکادو، سال های بی قراری، بوی خوش زندگی، ضیافت، سلطان، بالاتر از خطر، شاهرگ، جهان پهلوان تختی، طوطیا، شوکران، سحرگاه پیروزی، دلباخته، بادامهای تلخ، هفت پرده، هزاران زن مثل من، شیفته، رنگ شب، از صمیم قلب، عطش، ستاره های سربی، دختری در قفس، پروانه ای درباد، برگ برنده، باج خور، طاووس های بی پر، صندلی خالی، شکلات داغ، خاک و آتش، پنهان، پرتقال خونی


بهرام رادان

بهرام رادان ۸ اردیبهشت سال ۱۳۵۸ در تهران چشم به جهان گشود. وی دارای 1خواهر و 1برادر است که از او بزرگتر هستند. بهرام در 15 سالگی به مدت یک سال به آمریکا رفت ولی نتوانست آنجا بماند و تصمیم به بازگشت گرفت. چون به ایران علاقه بیشتری داشت. پدر بهرام وکیل پایه یک دادگستری است. وی در مدارس فرهنگیان و هجرت و برهان تحصیل کرد. بهرام در رشته انسانی دیپلم خود را گرفت و در سال 77 در کنکور شرکت کرد اما در رشته مورد علاقه خود قبول نشد و تصمیم گرفت به خدمت سربازی برود. بعد از 5 ماه او نام خود را در لیست قبول‌شدگان رشته مدیریت بازرگانی دید و به همین علت سربازی را نیمه تمام رها کرد و علی رغم کارهای زیاد موفق به اخذ لیسانس مدیریت بازرگانی شد.

شروع بازیگری
وی در سال 78 به دلیل علاقه به فیلم و بازیگری به کلاس‌های بازیگری رفت و آموزش بازیگری را در هیوا فیلم زیر نظر ثریا قاسمی و میکائیل شهرستانی و فهیمه راستکار پشت سر گذاشت و سپس وارد عرصه بازیگری شد. بازی او در آواز قو و دریافت 3 جایزه از بازی در این فیلم باعث شد که سرنوشت بازیگری وی رنگ تازه‌ای به خود بگیرد. چون کارگردانان معروف با دیدن بازی او متوجه شده بودند که استعداد زیادی برای درآوردن کاراکترها دارد. برای همین بود که کارگردانان معروفی از جمله: مسعود کیمیایی، بهروز افخمی، رخشان بنی اعتماد، پوران درخشنده و داریوش مهرجویی تصمیم گرفتند از بهرام در فیلم‌های خود بازی بگیرند.

جوایز و افتخارات از جشنواره‌های مختلف:
بهترین بازیگر جشن خانه سینما برای آواز قو
بهترین بازیگر جشن مجله دنیای تصویر برای آواز قو
بهترین بازیگر جشنواره فیلم‌های خانوادگی برای آواز قو
سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر برای شمعی درباد در سال82
کاندیدای بهترین بازیگر هشتمین جشن خانه سینما
جوایز دیگری در جشنواره‌های دفاع مقدس و کانادا و آنتالیا و اسپانیا و... برای فیلم‌ گیلانه

بخشی از آثار هنری
شورعشق (نادر مقدس) 1379
آبی (حمید لبخنده) 1379
آواز قو (سعید اسدی) 1381
رز زرد (داریوش فرهنگ) 1381
گاوخونی (بهروز افخمی) 1381
شمعی درباد (پوران درخشنده) 1382
روایت 3گانه (رخشان بنی اعتماد) 1382
سربازهای جمعه (کیمیایی) 1382
رستگاری در20/8 (الوند) 1383
ته دنیا (بهروز افخمی) متوقف 1383
حکم (مسعود کیمیایی) 1383
تقاطع (ابوالحسن داوودی) 1384
خون بازی (بنی اعتماد) 1383
علی سنتوری (داریوش مهرجویی) 1385
کنعان (مانی حقیقی) 1386
بی پولی (حمید نعمت الله) 1386
زادبوم (ابوالحسن داوودی) 1378
پل چوبی (مهدی کرم پور) 1390
آتش‌بس ۲ (تهمینه میلانی) 1393
بارکد (مصطفی کیایی) 1394

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

باز دانگان

(اسم) راسته ای از گیاهان که میوه آنها پس از رسیدن شکفته شود و دانه آنها آزاد گردد. این شاخه از گیاهان شامل تیره هایی از گیاهان مانند کاجها و سروها و صنوبرها میباشد عریان البذور.

لغت نامه دهخدا

ریشه کن

ریشه کن. [ش َ / ش ِک َ] (ن مف مرکب) مستأصل و بیخ برکنده. (آنندراج).
- ریشه کن ساختن، از بیخ و بن برکندن.ریشه کن کردن:
گر چنین آهنگ خواهد شد سرود قمریان
سروها را ریشه کن می سازد از بستان ما.
صائب (از آنندراج).
- ریشه کن شدن، از بیخ و بن برکنده شدن.
- ریشه کن کردن، از بیخ و بن برکندن.ایعاء. استیصال. از بن برانداختن. (از یادداشت مؤلف).


دل آرایی

دل آرایی. [دِ] (حامص مرکب) دل آرائی. دلارایی. حالت و چگونگی دلارا. دل آرا بودن. سبب شادی و نشاط بودن. سبب آرایش دل و تسلی خاطر بودن:
دل شیفتگان را نتوان بست به زنجیر
الا به دل آرایی و شیرینی گفتار.
قطران.
سروها دیدم در باغ و تأمل کردم
قامتی نیست که چون تو به دل آرایی هست.
سعدی.
رجوع به دل آرا و دل آرای و دل آرائی شود.

معادل ابجد

سروها درباد

483

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری